سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس که در آسمان و زمین است ـ حتی ماهیان دریا ـ برای جویای دانش آمرزش می طلبند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نارنج و ترنج
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • روزی ((چشم)) گفت:
    من، آن سوی این دره ها کوهی می بینم، پوشیده در غباری لاجوردی، آیا زیبا نیست؟
    ((گوش)) شنید و در حالی که با دقت گوش سپرده بود گفت:
    اما کوه کجاست؟ آن را نمی شنوم.
    سپس ((دست)) به سخن آمده و گفت:
    بیهوده در تلاشم آن را حس یا لمس کنم. نمی توانم کوهی بیابم.
    و ((بینی)) گفت:
    کوهی وجود ندارد، چون نمی توانم ببویمش.
    آنگاه ((چشم)) به سوی دیگر برگشت، و دیگران درباره ی خیال باطل و عجیب چشم با هم حرف زدند. آنها می گفتند:
    باید برای چشم اتفاقی افتاده باشد.

    جبران خلیل جبران                                                                                                                                           Khalil Gibran



    نارنج و ترنج ::: شنبه 86/10/22::: ساعت 11:16 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    سه قورباغه در سطلی پر از شیر افتادند. اولی که بدبین بود، به این نتیجه رسید که کار از کار گذشته و مفلوکانه غرق شد. دومی که منطقی بود و روشنفکر، فکر کرد که با یک پرش بلند می تواند جان سالم به در ببرد. با معادلات جبری، هندسه ی فضایی و دینامیکی، فاصله اش را محاسبه کرد و پرید. آن قدر غرق این جمع و تفریق هایش شده بود که یادش رفت سطل دسته ای هم دارد. به شدت با آن برخورد کرد و تکه تکه شد.
    قورباغه ی سوم، که سرشار از میل به زندگی بود، کاری نکرد جز ابراز این خواسته: تکانی به خود داد و به جنب و جوش افتاد و مبارزه کرد. تا جایی که شیر، پس از آن همه تکان، تبدیل به کره شد و قورباغه نجات یافت.

    برداشتی از پیتیگریلی                                                                                                                                              Pitigrilli           



    نارنج و ترنج ::: جمعه 86/10/21::: ساعت 11:39 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    دو چینی با هم روی پلی قدم می زدند. در این هنگام اولی اشاره کرد: ((نگاه کن ماهی کوچولوها چگونه این دوروبر
    وول می خورند! این کارشان از سر خوشبختی است.))
    دیگری پاسخ داد: ((تو که ماهی نیستی، از کجا می دانی خوشبختی ماهی ها چیست؟))
    اولی افزود: ((و از آنجا که تو من نیستی، از کجا می دانی که من خوشبختی آنها را نمی شناسم؟))
    ((حال که من، تو نیستم، نمی توانم آنچه را تو می دانی بدانم، از این نتیجه می گیریم که تو، چون ماهی نیستی، نمی توانی خوشبختی ماهی ها را بشناسی.))
    اولی، در خاتمه گفت: ((اما من، یک بار خواب دیدم ماهی شده ام. آن زمان به خوشبختی ام در قالب ماهی واقف بودم، بدون اینکه بدانم این منم. حال، نمی دانم آیا آن موقع یک انسان بودم که خواب می دیدم ماهی ام، یا اکنون یک ماهی هستم که خواب می بیند انسان است.))

    چوآنگ تزه



    نارنج و ترنج ::: پنج شنبه 86/10/20::: ساعت 3:48 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    وبلاگ نارنج و ترنج در تاریخ 20/10/1386 راه اندازی شد.



    نارنج و ترنج ::: پنج شنبه 86/10/20::: ساعت 3:43 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <   <<   6   7   8   9   10      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 81
    کل بازدید :62214

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    نارنج و ترنج
    نارنج و ترنج
    آب هست خاک هست جوانه باید زد

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    نارنج و ترنج

    >>لوگوی دوستان<<