زاهدی از جهت قربان گوسپندی خرید. در راه طایفه ی طراران بدیدند. طمع دربستند و با یکدیگر قرار داندد که او را بفریبند و گوسپند بستانند. پس یک تن به پیش او درآمد و گفت: این سگ کجا می بری؟ دیگری گفت: این مرد عزیمت شکار دارد که سگ در دست گرفته است؟ سوم بدو پیوست و گفت: او در کسوت اهل صلاح است اما زاهد نمی نماید؛ که زاهدان با سگ بازی نکنند و دست و جامه ی خود را از آسیب او صیانت واجب بینند.
از این نسق هر چیز می گفتند تا شکی در دل زاهد افتاد و خود را در آن متهم گردانید و گفت که شاید بود که فروشنده ی این، جادو بوده است و چشم بندی کرده. در جمله گوسپند را بگذاشت و برفت و آن جماعت بگرفتند و ببردند!
کلیله و دمنه
از این نسق هر چیز می گفتند تا شکی در دل زاهد افتاد و خود را در آن متهم گردانید و گفت که شاید بود که فروشنده ی این، جادو بوده است و چشم بندی کرده. در جمله گوسپند را بگذاشت و برفت و آن جماعت بگرفتند و ببردند!
کلیله و دمنه
نارنج و ترنج ::: یکشنبه 86/11/14::: ساعت 9:0 صبح
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد.
سیب
پیپ و فانوس
فردا هم روز خداست...
همه چیز همان طور که هست خوب است
[عناوین آرشیوشده]
سیب
پیپ و فانوس
فردا هم روز خداست...
همه چیز همان طور که هست خوب است
[عناوین آرشیوشده]
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 73
بازدید دیروز: 1
کل بازدید :62206
بازدید دیروز: 1
کل بازدید :62206
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<

نارنج و ترنج
آب هست خاک هست جوانه باید زد
آب هست خاک هست جوانه باید زد
>>آرشیو شده ها<<
>>لوگوی وبلاگ من<<

>>لوگوی دوستان<<